داستان زندگی من قصه ایست متن آن جود تو پایان آن نبود تو...
با خیال تو به سر بردن اگر هست گناه/با خبر باش که من غرق گناهم همه عمر
دل به دلداران سپردن کار هر دلدار نیست،من به تو جان می سپارم دل که قابلدار نیست
تو به پاکی عقیقی،مثل دریاها عمیقی،مثل گریه مرحم زخم،مثل تنهایی رفیقی
ز تمام بودنی ها تو فقط از آن من باش،که به غی با تو بودن دلم آرزو ندارد
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب